کد مطلب:95309 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:160

زبان مخصوص هر مکتب











هر مكتب زبان مخصوص به خود دارد؛ برای درك مفاهیم و مسائل آن مكتب باید با زبان مخصوص آن مكتب آشنا شد.

از طرف دیگر، برای فهم زبان خاص آن مكتب باید در درجه اول بینش كلی آنرا درباره هستی و جهان و حیات و انسان و به اصطلاح جهان بینی آنرا بدست آورد.

اسلام جهان بینی روشنی درباره هستی و آفرینش دارد؛ با دید ویژه ای به حیات و زندگی انسان می نگرد.

از جمله اصول جهان بینی اسلامی اینست كه هیچگونه ثنویتی در هستی نیست. آفرینش از نظر بینش توحیدی اسلام به دو بخش «باید» و «نباید» تقسیم نمی شود؛ یعنی چنین نیست كه برخی موجودات خیر و زیبا هستند و می بایست آفریده شوند ولی برخی دیگر شر و نازیبا هستند و نمی بایست آفریده شوند و آفریده شدند.

در جهان بینی اسلامی این چنین منطقی كفر و منافی با اصل توحید است. از نظر اسلام همه چیز بر اساس خیر و حكمت و حسن و غایت آفریده شده است:

[صفحه 276]

«الذی احسن كل شی ء خلقه».[1].

«ما تری فی خلق الرحمان من تفاوت».[2].

علیهذا منطق اسلام در مورد ذم دنیا هرگز متوجه جهان آفرینش نیست. جهان بینی اسلامی كه بر توحید خالص بنا شده است، بر روی توحید در فاعلیت تكیه فراوان كرده است؛ شریكی در ملك خدا قائل نیست. این چنین جهان بینی نمی تواند بدبینانه باشد. اندیشه چرخ كجمدار و فلك كج رفتار یك اندیشه اسلامی نیست. پس ذم دنیا متوجه چیست؟


صفحه 276.








    1. سجده: 7.
    2. ملك: 3.